به رای همه منتقدان داخلی و خارجی نیز آنچه فیلم دیگران را به توفیق رساند و باعث شد فروش آن ـ كه تنها 17 میلیون دلار برای تهیهكنندهاش هزینه برداشته بود ـ از مرز 209میلیوندلار بگذرد، چیزی جز پایانبندی آن نبوده وگرنه داستان فیلم، روایت ساده زندگی زنی است كه با 2 فرزندش در شرایط ناخوشایند سالهای بعد از جنگ جهانی دوم در خانهای متروك منتظر بازگشت همسرش از جنگ است، اما در پایان است كه به شكلی نامتعارف میبینیم زاویه دید داستان به كلی تغییر میكند و برخلاف تصور، این ارواح پنهان در خانه متروك نیستند كه مزاحم زن و فرزندانش شدهاند بلكه آنها خودشان جزو ارواح آن خانه هستند.
پایان، مهمتر از آغاز
نادره تركمانی، فیلمنامهنویس و مدرس انجمن سینمای جوان كه تجربه داوری در بسیاری از جشنوارههای داخلی و خارجی را نیز داشته، جدا از آن كه پایان موثر یك فیلم را متناسب با فیزیولوژی انسان میداند، میگوید: «كارگردانی برنده است كه وقتی فیلمش روی پرده سینما تمام میشود، تازه داستان آن در ذهن مخاطب شروع شود، یعنی وقتی مخاطب از سالن سینما بیرون میآید فیلم همچنان در ذهن او جاری باشد و ادامه پیدا كند و این مساله اتفاق نمیافتد مگر با پایان درست و از پیشپرداخت شده فیلم.»
او دلیل اصلی نشستن مخاطب پای یك اثر را پایان فیلم میداند ودر تكمیل صحبتهایش میگوید: «بسیاری از داستانها و فیلمها ممكن است خوب شروع نشوند و حتی در میانه هم خوب پیش نروند اما با یك پایانبندی مهیج و تاثیرگذار نظر مخاطب را جلب كنند.
پایان خوب یك فیلم میتواند حفرههای ناشناخته و خالی پیش آمده در جریان فیلم را پركند و بعكس، پایان بد فیلم میتواند بهسادگی نقاط قوت فیلم را هم از ذهن مخاطب پاك كند.»
به همین دلیل است كه فیلمی چون دیگران، سالهاست در كلاسهای فیلمسازی، به عنوان مرجعی برای یك پایانبندی فوقالعاده معرفی میشود.
اتفاقی كه به دست جوانها میافتد
ایجاز در خلق پایان، متاسفانه بزرگترین نقطه ضعف سینمای ماست.
سالهاست كه داستانهای فیلم ما با یك میانه خوبتر پیش میروند، اما پایان اثر همه را ناامید و ناراضی از سالن بیرون میفرستد.
جدا از فیلم «پرده آخر» كریم مسیحی، «نقاب» راست گفتار و «شب بیست و نهم» كه نمونههایی نهچندان راضیكننده از پایانهای غافلگیركننده دارند، در بعضی موارد نیز چون «آژانس شیشهای» و «به رنگ ارغوان» كارگردان میكوشد با وارد كردن یك ضربه احساسی قوی، ذهن را از پایان فیلم منحرف كند كه البته این هم ترفندی است برای جبران ضعف پایان.
تركمانی البته ورود نسل جدید، جوان و تازه نفس به عرصه سینما را كه در سالهای اخیر هم خوش درخشیدهاند، فرصتی مناسب برای جبران این ضعف ریشهدار در سینمای ما میداند و میگوید: «این جوانها مستعد اتفاقهای نویی در سینمای ما هستند و حالا دیگر زمان آن رسیده كه بخشی از سرمایههای كلانی كه صرفا بابت تولید فیلمها خرج میشود، صرف نگارش شود. شاید با سرمایهگذاری روی این جوانها و تشكیل كارگاههای فیلمنامهنویسی و ارائه مشاوره، بخشی از این ضعف جبران شود.»
نظرات شما عزیزان:
علیرضا 
ساعت10:41---8 بهمن 1389
سلام وبلاگ خوبی داری - اگه دوست داشتی منو با نام بهترین محصولات لینک کنو تو بخش نظرات منو خبر کن تا لینکت کنم